
مشهد از این هفته با همراهی مردم و اصناف و رعایت پروتکل های بهداشتی و محدودیت های کرونایی، آبی شد؛ این یعنی میزان بستری های کرونایی در شهرهای آبی از شهرهای زرد کمتر و روند نزولی است که به علت مناسب بودن وضعیت بیماری در این گونه شهرها، رنگ آبی تعریف شده تا محدودیتهای کمتری نسبت به شهرهای زرد اعمال شود. آن طور که دکتر رییسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونای کشور به ایرنا اعلام کرده است: «در شهرهای آبی همه مشاغل با رعایت پروتکلهای بهداشتی که اعلام میشود، میتوانند فعالیت کنند. همچنین در شهرهای زرد و آبی منع تردد بین شهری وجود ندارد اما منع تردد از ساعت ۲۱ تا ۴ برقرار است.»روز گذشته جلسه ستاد استانی مقابله با کرونای استان نیز برگزار و در آن وضعیت شیوع کرونا در استان بررسی شد. به گزارش «خراسان رضوی»، رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این جلسه گفت: تعداد زیادی از تخت های ICU در استان خالی است و روز جمعه نیز تنها یک فوتی ناشی از کرونا در مشهد داشته ایم. دکتر بحرینی افزود: نسبت به چند هفته قبل در شرایط بهتری به سر می بریم اما همچنان باید پروتکل ها را رعایت کنیم. وی تصریح کرد: متاسفانه در روزهای اخیر بنا به اعلام فرماندار مشهد تعداد زیادی برای دریافت مجوز سفر به شهرهای شمالی به فرمانداری مراجعه کردند که قطعا این سفرها به نفع هیچ کس نیست. وی یادآور شد: تعداد بستری های موجود از ۲۱۳۳ نفر در هفته چهارم آبان به میانگین ۶۱۲ نفر رسیده و پیشبینی ما این است که در هفته های پیش رو، این تعداد به حدود ۵۰۰ نفر خواهد رسید. وی در ادامه به ارائه آماری مجزا از بیماران بستری در بیمارستان های زیرمجموعه دانشگاه علوم پزشکی پرداخت و گفت: تعداد بستری جدید در شهرستان های زیر مجموعه دانشگاه علوم پزشکی مشهد ۶۰ نفر، تعداد کل بستری ها ۳۴۱ نفر و تعداد بستری ها در بخش مراقبت های ویژه ۱۲۸ نفر است که در مقایسه با پیک سوم کرونا کاهش چشمگیری داشته است. بحرینی همچنین تعداد بیماران بستری در روز جمعه در مشهد را شامل ۴۷ بستری جدید و 270 بستری در کل اعلام کرد. رئیس دانشگاه علوم پزشکی همچنین درباره وضعیت آبی نیز گفت: این رنگ پیام خاصی ندارد و در رنگ آبی هم باید پروتکلها رعایت شود تا زمانی که تعداد بیماران به صفر برسد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده
بین اخبار تلخی که محاصرهمان کرده و ناملایمتهای تازهای که بهمان تحمیل شده، هرازگاهی یک شعاع نور راهش را به زندگیمان باز میکند. گاهی این نور را خوش انصافی یک فروشنده بهمان هدیه میکند؛ بعضیوقتها یک صاحبخانه بامعرفت که با مستأجرش راه آمده است؛ و روزهایی، روزهای خیلی زیادی هم عملکرد پزشکها و پرستارها و معلمها که این روزها بیشتر متوجه تلاش شان هستیم، مایه دلگرمی میشود. خودشان میگویند «وظیفه»! من هم فکر میکنم این کلمه آنقدر گویاست که برای توصیفِآورندگانِروشنی، نیازی به واژههایی مثل «قهرمان» و «فرشته» نداشته باشیم. وظیفهشناسی، خصلتی انسانی است؛ ماورایی نیست. کسی که متصف به چنین صفتی است، مطابق خوی انسانی رفتار میکند که ابرقهرمانها و فرشتهها به گرد پایش هم نمیرسند. در پرونده امروز زندگیسلام با یکی از این وظیفه شناسها آشنا میشویم؛ معلمی اهل شوشتر که مدتی است یک عکس از کلاس درس منحصربهفردش دستبهدست میشود. او در این عکس کنار دانشآموز نابینایش نشسته و در توضیح آن نوشته شده: «فرزانه زحمتی، معلم مدرسه «شهید امیدیِ» شوشتر، ۱۵کیلومتر را با وسیله شخصیاش طی میکند تا به خانه صادق در روستای حاج منعم برسد و با خط بریل به او تعلیم دهد».

چارهای جز تدریس حضوری نداشتم
«فرزانه زحمتی» متولد 64 است. کاردانی را در دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی تهران و کارشناسی را در اهواز خوانده و از سال 85 که جذب آموزش و پرورش استثنایی خوزستان شده است، تا حالا با دانشآموزهای نابینا کار میکند. فرزانه ماجرای عکسی را که از او منتشر شد، توضیح میدهد: «این عکس متعلق به 10 ماه پیش است. میدانید که وقتی کرونا آمد، برای مدتی آموزش متوقف شد. یک ماه گذشت تا این که اعلام شد آموزش باید به صورت مجازی ادامه یابد. من هم مثل معلمهای دیگر شروع کردم به تدریس مجازی ولی با این نگرانی که آیا این روش برای بچههای من جواب میدهد یا نه. تدریس به بچههای نابینا با حس لامسه انجام میشود؛ یعنی معلم هر صفحه کتاب را که تصویر و متنِ برجسته دارد، پیش روی دانشآموز میگذارد و او با لمس کردن مباحث را یاد میگیرد. من پارسال چهار دانشآموز نابینا داشتم؛ کلاسهای سوم، دوم و اول. آموزش به سه دانشآموز پایه بالاترم، به دلیلی که گفتم سخت بود ولی تا حدودی پیش میرفت اما برای بچه کلاس اولی آموزش از راه دور اصلا جواب نمیداد. کلاس اول، شروع آموزش خط بریل است. در مدرسه معمولا مادر یا هر فرد دیگری که مسئول رسیدگی به تکالیف دانشآموز است، در روزهای اول همراه او سر کلاس مینشیند تا با هم خط بریل را یاد بگیرند. خب طبیعتا خانواده دانشآموز کلاس اولی من خط بریل بلد نبودند. پس با همسرم مشورت کردم و تصمیم گرفتم دو، سه روز در هفته بروم خانهشان که حضوری تدریس کنم. چند هفته همسرم همراهی ام کرد که راه را یادبگیرم. بعد از آن تا وقتی بچه پایه کار را یاد گرفت، به روستایشان میرفتم که 15کیلومتری شوشتر است. البته با رعایت پروتکلها؛ توی حیاط مینشستیم و ماسک و الکل داشتم. خانوادهاش هم کنار ما بریل را یادگرفتند و حالا که راه افتاده است، مجازی تدریس میکنم و خیلی خوب یاد میگیرد».
آن عکس را خودم منتشر نکردم
عکسی که از فرزانه پخش شد و بعدتر گزارش و مصاحبههایی که به دنبالش آمد، با همان تیترهای رایجی که میشناسیم، مثل «فرشتهای به نام معلم» همراه شد. فکر کردم بعید است کسی که براساس احساس تکلیف، زحمت مضاعفی را به خودش هموار میکند، موافق چنین خطابی باشد. فرزانه توضیح میدهد غیر از این، حتی درجریان منتشرشدن عکسش هم نبوده است: «آموزش مجازی که شروع شد، مدیر مدرسه مقرر کرد که همه همکاران روزانه گزارش کارشان را به صورت عکس، فیلم و صوت در گروه معلمها بفرستند. من هم مثل بقیه هر روز این کار را میکردم. وقتی هم که پیش دانشآموزم در روستا بودم، از کارم عکس میگرفتم و در گروه میفرستادم. روال آموزش برای خودمان خیلی جالب بود. مثلا برای درس ریاضی با وسیلههای دم دستی مثل چوب جارو بستههای ده تایی درست میکردم. دانشآموزم وقتی مفاهیم تازه را با وسایل آشنا یاد میگرفت، کیف میکرد و به من هم طبعا خوش میگذشت. مدیر یا معاون مدرسه یکی از این عکسها را گذاشتند در گروه مدیران استان و توضیح مختصری هم دربارهاش نوشتند. ناگهان تبدیل شد به خبر و همهجا پخش شد. اصلا انتظارش را نداشتم. من فقط کارم را انجام دادم. شاید بعضیها فکر کنند دارم شعار میدهم ولی به نظر خودم وظیفهام است؛ وظیفهای که بابتش حقوق میگیرم. این روزها به همه دانشآموزها و به طور ویژه به بچههای من خیلی سخت میگذرد. بچههای نابینا مظلوم واقع شده اند و از یک سری امکانات که حقشان است، محروماند. در چنین شرایطی دست کم معلم باید کارش را درست انجام بدهد».
آموزش مجازی داریم؛ بدون گوشی و اینترنت!
آموزش مجازی، همه معلمها و دانشآموزها را با چالشهای جدی مواجه کرده است. میخواهم بدانم غیر از آنچه پیشتر مختصر به آن اشاره شد، این روزها دانشآموزان با نیازهای ویژه چه چالشهایی دارند: «بچههای من تاحدودی با این شیوه تازه کنار
آمده اند ولی حدود 40 درصد مطالب را نمیشود به خوبی تدریس کرد. من مقدار کمی از این مباحث را جدا میکنم که سال بعد انشاءا... حضوری آموزش بدهم چون سال بعد، در واقع تا پایان دوره ابتدایی اول، خودم معلمشان هستم. مشکل آموزش فقط محدود به دانشآموزان نابینا نیست و دیگر دانشآموزان با نیازهای ویژه هم روزهای دشواری پشت سر میگذارند. نکته مهم دیگر، فقر فرهنگی است که در بسیاری از موارد به رغم طبیعی بودن هوش این بچهها، آنها را با برچسب استثنایی از دیگران جدا و امر آموزش را سخت میکند. به همه اینها معضل اقتصادی را اضافه کنید. خیلی از بچهها به تلفنهمراه و اینترنت دسترسی ندارند یا چندتا خواهروبرادر محصلاند با یک گوشی. آموزشو پرورش هرازگاهی آمار میگیرد و شنیدهام که به بچههای
بی بضاعت تبلت میدهند اما نمیدانم تا حالا به کسی تعلق گرفته است یا نه. درباره مدرسه خودمان میدانم که معلمها هفتهای دو، سه روز در مدرسه هستند تا به دانشآموزان بی بضاعت حضوری آموزش دهند. بعضی از خانوادهها این ریسک را میپذیرند و بعضیهای دیگر هم ترک تحصیل میکنند». گرفتاری اقتصادی، معلمها را هم مثل غالب جامعه بی نصیب نگذاشته است. معلمها با هزینههای گزاف اینترنت چه میکنند؟ فرزانه جواب میدهد: «از پارسال تا الان دوبار نتِ مخصوص معلمها دریافت کردیم؛ 20گیگ اینترنتِ سه ماهه! راستش ما بیشتر نگران خانوادهها هستیم. همیشه مراقبم فیلمی که میفرستم حجم بالایی نداشته باشد تا بچهها بتوانند دانلود کنند. البته اینترنت شاد رایگان است ولی خب آن هم مشکلات خودش را دارد. بی نهایت کند است؛ یک فیلم را امروز میفرستی، روز بعد ارسال میشود برای همین معمولا مجبور میشویم از نرم افزارهای دیگر استفاده کنیم. کار کردن با آنها هم چندان راحت نیست و مشکل محدودیت حجم داریم. با نرم افزار دیگری، حجم فیلمها را کم میکنیم که به همان نسبت کیفیت پایین میآید».
مدارس استثنایی شهرستانها اختصاصی نیستند
از فرزانه میپرسم چه امکانات و تجهیزاتی مورد نیاز است و چرا دردسترس نیست، میگوید: «در مراکز استان، مدارس استثنایی تخصصی هستند یعنی مثلا یک مدرسه فقط مخصوص دانشآموزهای نابیناست. خب قاعدتا ساختمان مدرسه مناسب نیازهای این دانشآموزان است. نکات ایمنی در اتاق بازی و حیاط، رعایت میشود و وسایل ورزشی ویژه دراختیار
بچه هاست. در شهرستانها اما چون تعداد دانشآموزان استثنایی کم است، مدارس مختلط هستند؛ یعنی ما هم دانشآموز کم توان ذهنی داریم، هم اوتیسم، هم ناشنوا و نابینا. بنابراین به دلیل هزینههای بالا برای سه دانشآموز نابینای من در مدرسه، نسبت به مراکز استانها امکانات جانبی کمتری فراهم میشود. البته درحد توانمان تلاش میکنیم این کمبودها را جبران کنیم. مثلا یکی از نیازهای ورزشی بچههای من، توپِ
زنگ دار است که دراختیار مدرسه ما قرار میگیرد ولی بهتعداد کم که بعد از مدتی هم خراب میشود. من به روش قدیمی که توپهای پلاستیکی را جلد میکردیم، چند تا توپ را پاره میکنم و چیزی داخلش میگذارم که صدا بدهد و بچهها از ورزش نمانَند». فرزانه توضیح میدهد که درباره امکانات آموزشیِ مبنایی اما تفاوتی بین شهرهای بزرگ و کوچک وجود ندارد: «بچههای نابینا به جای مداد و دفتر از لوح و قلم استفاده میکنند. لوح وسیلهای است که خانههای شش تایی در آن تعبیه شده است. کل حروف بریل از شش نقطه تشکیل میشود و همه چیز، از حروف الفبا تا نشانههای ریاضی و نتهای موسیقی با این شش نقطه نوشته میشود. وقتی بچههای من به کلاس سوم و چهارم میرسند، همان طور که بقیه دانشآموزها خودکار را جایگزین مداد میکنند، به وسیله تازهای برای نوشتن نیاز دارند. از آن جایی که نوشتن با لوح و قلم سخت است، بعد از یادگرفتن حروف بریل، دستگاه «پرکینز» که شبیه ماشین تایپ عریضه نویسهاست، جایگزین میشود. این دستگاه مثل قلم مخصوص روی کاغذ نقطههای برجسته ایجاد میکند و سرعت عمل بچهها با آن بیشتر میشود. ابزار دیگری هم داریم به اسم «لوح حساب» یا
«حساب افزار» که چرک نویس درس ریاضی است. بچهها برای عملیاتی که نمیتوانند به صورت ذهنی انجام بدهند، از این وسیله استفاده میکنند. خدا را شکر از لحاظ این ابزارها کمبودی نداریم».
معلمها سخت مشغول کارند
با این اوصاف به نظر میرسد دید عموم نسبت به سختی کار معلمها در حال تغییر است. حالا که خانوادهها از فاصله کمتری، با چالشهای این حرفه مواجه میشوند، میتوان امیدوار بود که افسانه «شغل آسانِ معلمی» کمکم تصحیح شود اما فرزانه میگوید خیلی هم امیدوار نیست: «اتفاقا الان خیلی از خانوادهها فکر میکنند ما بیکار در خانه نشستهایم و کل زحمت آموزش به گردن آنها افتاده است. من انکار نمیکنم که زحمت خانوادهها بیشتر شده ولی به همان اندازه کار معلمها هم بیشتر شده است. ظاهرِ قضیه این است که ما تمام مدت در خانه هستیم اما معنیاش این نیست که وقتمان آزاد است و به کارهای شخصیمان میرسیم. من برای هر درس، اول یک فیلم آموزشی برای خانواده میفرستم. بعد برای هر پاراگراف، چندین فایل صوتی برای دانشآموزم ارسال میکنم به علاوه تعدادی عکس از مرحله به مرحله آموزش. چالش تازه استفاده از وسایل کمک آموزشی است. قبلا از وسایل استاندارد موجود در مدرسه استفاده میکردم، الان باید ابزارهایی را به کار ببرم که دراختیار خانوادهها باشد و هزینه اضافهای به آنها تحمیل نکند. بنابراین برای هر درس و هر پایه، برنامه ریزی لازم است که از چه وسایلی استفاده کنم تا هم مفهوم مدنظر به خوبی منتقل شود، هم به خانوادهها فشار نیاید. معمولا آن چه از کار ما دیده میشود، همان چند دقیقه تدریس است درحالی که قبل و بعد از آن و دقیق تر، تمامِ روز درگیر هستیم؛ قبلش درحال برنامه ریزی و آماده کردن درس، بعدش مشغول جواب دادن به پیامهای خانوادهها که ممکن است هر ساعتی از شبانه روز باشد. خیلی از بچهها با خواهر و برادرهایشان از یک گوشی مشترک استفاده میکنند و نمیتوانند در زمانی که ما معین میکنیم، سر کلاس باشند؛ یکی، صبح گوشی دارد و دیگری، بعدازظهر. برای همین من صبحها مباحث درسی را میفرستم و صبر میکنم که مثلا کلاس خواهر دانشآموزم تمام شود تا بتوانم تکالیفش را چک کنم و باهم تعامل داشته باشیم».
کاش جامعه این بچهها را مثل دیگران بپذیرد
این روزها هرکسی راهی برای دوام آوردن پیداکرده، از فرزانه میپرسم او را چه چیزی سرپا نگه داشته است: «این امیدواری که اوضاع قرار نیست تا ابد همین طوری باشد و بالاخره این روزها میگذرد. همهمان به نوعی درمعرض امتحان قرارگرفته ایم و باید از خودمان بپرسیم دارم درحد توانم تلاش میکنم یا تسلیم وضع موجود شدهام؟ اما فقط این نیست؛ من از کارم لذت میبرم. بعد از منتشر شدن عکس کلاسم، بارها خبرنگارها از من پرسیدند خسته نمیشوی این همه راه را میروی و برمیگردی. چرا خسته بشوم وقتی کیف میکنم از پیشرفت دانشآموزانم؟ وقتی مردم روستا با دیدن ماشینم برایم دست بلند می کنند و دعای خیرشان پشت سرم است؟». گذشته از امید به برگشتن زندگی عادی، یک تصویر و تصور درخشان در ذهن همهمان هست که با خیره شدن به آن، حال و روزمان خوب یا دست کم قابل تحمل میشود. تصویر درخشان فرزانه، این است: «تصور روزی که دانشآموزانم در جامعه پذیرفته شوند. من با بچه هایم خیلی صمیمی هستم و وقتی درد دلهایشان را میشنوم، افسوس میخورم. دانشآموز خیلی خوبی داشتم که بعد از تمام کردن ابتدایی اول، به مدرسه عادی رفت. تنها دانشآموز نابینای کلاسش بود و هربار نمره بالایی میگرفت، همکلاسیهایش میگفتند معلم دلش برای او سوخته و بهش نمره داده است. یکی دیگر از بچههایم همیشه گله میکرد که توی خانه حوصلهاش سر میرود. وقتی بهش گفتم با دوستهایت و بچههای همسایه وقت بگذران، جواب داد که بچهها به من میگویند پیش ما نیا، تو کوری! بزرگترها هم گاهی با نگاه و حرفهایشان، این بچهها را آزار میدهند. من با شعار «معلولیت، محدودیت نیست» مخالفم؛ چرا، معلولیت در زندگی افراد محدودیت ایجاد میکند اما ما باید مواجهه با این محدودیت را یاد بگیریم. نگاه خیره، طردکردن و کمک کردن به این افراد بدون اینکه درخواست کمک داشته باشند و خیلی رفتارهای به ظاهر بیاهمیت دیگر، زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. خانوادهها باید از سن کم به فرزندانشان یاد بدهند چطور با کسانی که با آنها تفاوت دارند، رفتار کنند».
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره زوجین
قانون ممنوعیت تردد شبانه در شهرها از ساعت 21 تا 4 صبح و ضرورت بیرون نرفتن از خانه مگر برای کارهای ضرروی باعث شده است زن و شوهرهای امروزی، اوقات زیادی را در یک مکان مشترک با هم سپری کنند. این شرایط باعث شده است تا زندگی در کنار یکدیگر برای بعضی زوج ها، چالشبرانگیزتر از گذشته شود. ساعاتی که با داشتن حداقل میزان تفریح یا فعالیت خارج از خانه تمامنشدنی به نظر میرسد، به خصوص آنکه فشار قرنطینه همگی ما را به لحاظ روحی آسیبپذیرتر کرده است. این مطلب به بیان برخی نشانههایی میپردازد که به شما هشدار میدهد بهعنوان همسر در زندگی با فرد یا اعضای دیگر خانواده، موجب رنجش آنها و سختتر گذشتن این روزها برای خودتان و اطرافیانتان میشوید.
درباره نارضایتیهایتان صحبت نمیکنید
افراد توان وفق دادن خود با شرایط جدید را دارند؛ با این حال ممکن است نیازهایی داشته باشند که نتوانند برای مدت طولانی صرفاً برای سازگاری با محیط از آنها چشمپوشی کنند. مثلاً ممکن است شما زمانهایی نیاز به تنهایی و خلوت با خود را احساس کنید؛ اما چنین امکانی ندارید. ممکن است به نظم و پاکیزگی اهمیت زیادی دهید، در حالیکه همسرتان چنین نیست. مسلماً از شرایط راضی نیستید؛ اما برای آنکه بنا به تصور خود در صلح باقی بمانید، این نارضایتی را به همسرتان انتقال نمیدهید. زمانی که درباره نیازها و تقاضاهای خود روشن و صریح صحبت نمیکنید، روزی آنها را به شکل خشمی بسیار شدید حتی به بهانه اتفاقی جزئی در تعامل با طرف مقابل خود بروز خواهید داد. شما با سکوت کردن هیچ لطفی به طرف مقابلتان نمیکنید بلکه با این سکوت تنها این پیشزمینه را در افراد ایجاد میکنید که راضی هستید و مشکلی ندارید؛ در حالیکه همین سکوت در نهایت به خشم و پرخاشگری منجر میشود. از زندگی در سکوت و «تحمل کردن» دست بکشید و درباره آن چه شما را آزار میدهد در فضایی آرام و پرمحبت، صحبت کنید. ضمن این که شاید همسرتان هم نارضایتیهایی داشته باشد که لازم باشد درباره آنها متقابلاً با شما صحبت کند. سکوت کردن برای حفظ فاصله و شاید در نظر شما احترام در ارتباط با طرف مقابل، معمولاً به احساس نادیده گرفته شدن منجر میشود.
حواستان به زبان بدنتان نیست
مراقب حرکت چرخشی چشمانتان و نگاههای سنگین و آزاردهنده خود بهعنوان رفتارهای پرخاشگرانه منفعل باشید! زبان بدن نامناسب شما میتواند در محیط خانه تنشزا باشد. طبیعی است تشویش و اضطراب منطق افراد را کاهش دهد؛ اما حتی در این شرایط نیز باید به زبان بدنمان توجه کنیم. شما با حرکات خود؛ نه لزوماً با کلمات هم میتوانید فرد مقابلتان را نادیده بگیرید و از این طریق به رابطه خود آسیب برسانید.
در کارهای خانه مشارکت نمیکنید
اکنون که زمان زیادی را در خانه سپری میکنید، رعایت نظم و پاکیزگی اهمیت بیشتری دارد. رعایت نکردن این موارد به همسرتان حس مورد بیاحترامی قرار گرفتن و حمایت نشدن میدهد. گفتوگوهای روشن و واضح درباره تکتک وظایف خانه و تقسیم هفتگی کارها میتواند روشی مناسب برای پیشگیری از این مشکل باشد.
زود خشمگین میشوید
با توجه به این که زمان زیادی را با همسرتان در این شب و روزها میگذرانید، ممکن است آستانه تحمل شما کاهش قابل توجهی یافته باشد؛ چرا که در شرایط قرنطینه از تفریحها و فعالیتهای خوشایندی که به تمدد اعصاب شما کمک میکند، محروم شدهاید. مشکلاتی را که منجر به خشم شما میشود در قالب گفتوگوهایی که بر محور ضمیر «ما» شکل میگیرد به بحث بگذارید و این بحثها را بهصورت دورهای برگزار کنید؛ چرا که شرایط و انتظارات افراد در طول زمان تغییر میکند؛ مثل شرایط خاصی که قرنطینه بر افراد تحمیل کرده است. در این گفتوگوها درباره همه چیزهای جزئی هم صحبت کنید: اتاق نشیمن در چه زمانی در اختیار چه کسی باشد؟ آیا ممکن است بتوانیم برخی فعالیتها را بهطور ایمن به خارج از خانه منتقل کنیم تا ساعاتی در روز به دیگری فضای مستقل بیشتری داده شود؟ اگر چنین گفتوگوهایی نداشتهاید، گفت وگو را آغاز کنید؛ هرچه زودتر!
برای همسرتان وقت نمیگذارید
اگر در خانه کار کردن برایتان چالشبرانگیز شده و حفظ تعادل میان زندگیکاری و شخصی بهخصوص در صورتی که خانه محل کار شما هم هست، سخت شده است باید به فکر حل این مشکل باشید. در این حال بهعنوان همسر یا عضوی از خانواده از شما انتظار میرود زمانهایی را به دیگر افراد خانه هم اختصاص دهید. کار کردن در خانه ممکن است باعث از دست رفتن زمانهای مشترک از جمله زمان صرف وعدههای غذایی در کنار یکدیگر شود. شرایط ایدهآل آن است که پس از ساعات کار و بازگشت به منزل، شما برای وقت گذراندن با همسر یا خانواده خود به اندازه کافی فراغ بال دارید؛ اما در صورت کار در منزل و اختلاط زمانهای کار و امور شخصی، چنین فراغتی برای شما وجود ندارد که باید آن را مدیریت کنید.
در خانه منزوی شدهاید
در ابتدای قرنطینه افراد آن را بهعنوان فرصتی برای بهبود روابطشان با اعضای خانواده و شکلدهی به یک زندگی خانوادهمحور در نظر گرفتند اما وقتی مدت زمان قرنطینه برای ماههای متوالی ادامه یافت، شرایط تغییر کرد. اکنون افراد دنبال شرایطی هستند که در آن فضاهای شخصیتر داشته باشند که اغلب آن را بهصورت آنلاین و در فضایمجازی جستوجو میکنند. قرنطینه زمان سپریشده در شبکههای اجتماعی را بهشکل خطرناکی افزایش داده است. با این که داشتن زمانهای شخصی مستقل از خانواده نهتنها ضرری ندارد بلکه ضروری است اما نباید بهکل خانواده و ارتباط با اعضای آن را نادیده گرفت. اهمیت مضاعف این موضوع در دوران قرنطینه به این دلیل است که بروز مشکلاتی چون بی ثباتی، شرایط دشوار اقتصادی، مرگومیر و دیگر مشکلات ناشی از شیوع کرونا، نیاز افراد را به کانونی که در آن از حمایت و امنیت برخوردار شوند، افزایش داده است. خانواده چنین محلی است. از خانواده و نقش آن به خصوص در این دوره غافل نشوید و بر خواسته خود مبنی بر منزوی شدن و پناه بردن به شبکههای اجتماعی غلبه کنید. خانواده و دوستان مجازی شما مهم هستند؛ اما نه به اندازه خانواده حقیقیتان.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دل پردرد واحدهای تولیدی ازخاموشی های بی خبر و نا بهنگام
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یک مسئول: تا سال ۱۴۱۳ عوارض آزادراه همچنان در اختیار سرمایه گذار این پروژه قرار دارد
سال 82 آزادراه مشهد - باغچه با حضور رئیسجمهور وقت افتتاح شد . اما دریافت عوارض از خودروها که هرسال نرخ آن افزایش می یابد، سؤالاتی را درباره میزان درآمد شرکت بهرهبردار از این پروژه، نحوه هزینه کرد این درآمدها و سررسید استهلاک سرمایه ایجاد می کند.افزایش عوارض این آزادراه باعث شد به دنبال پاسخ این سوالات باشیم.به تازگی وزارت راه و شهرسازی نرخهای جدید عوارض عبور از آزادراههای کشور را ابلاغ کرد که طبق آن هر خودروی سواری برای عبور از این آزادراه باید 4000 تومان بهعنوان عوارض پرداخت کند و این مبلغ نسبت به سال گذشته افزایش 60 درصدی را نشان میدهد، همچنین بالاترین مبلغ عوارضی این آزادراه برای تریلی هاست که باید 6000 تومان پرداخت کنند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سرمقاله
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دیروز آخرین مهلت ثبتنام کاندیداها برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال جهت انتخاب رئیس و اعضای هیئت رئیسه این فدراسیون بدون رئیس بود که اتفاقا روز شلوغی بود. ثبتنام کاندیداها که 14 دی آغاز شده بود دیروز به پایان رسید و بیشترین ثبتنام هم برای روز پایانی بود و انتخابات فدراسیون فوتبال برای شناخت رئیس و اعضای هیئت رئیسه 4 سال آینده این فدراسیون روز ۱۰ اسفند و طبق اساسنامه جدید برگزار خواهد شد. از قبل هم مشخص بود که چهرههای اصلی ثبتنام را به روز آخر موکول میکنند؛ هرچند خبر ثبتنام علی کریمی، پیشکسوت پرسپولیس در روزهای گذشته حسابی سر و صدا کرده بود و واکنشهای متفاوتی در پی داشت. در روز پایانی ثبتنام برای حضور در انتخابات رئیس و اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال، گزینههای ورزشی و غیرورزشی با حضور در محل این فدراسیون مدارک خود را تحویل دادند. این در حالی بود که چند نفر از جمله هدایت ممبینی و حیدر بهاروند، مسئولان فعلی فدراسیون فوتبال روزهای گذشته ثبتنام کرده بودند. نکته جالب غیبت علی کفاشیان و مهدی تاج، روسای پیشین فدراسیون فوتبال بین کاندیداها برخلاف ادعای آنها برای حضور در انتخابات بود. همچنین محمدحسین قریب، مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال هم که از او به عنوان کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال یاد میشد انصراف داد تا درنهایت شاهد حضور 6 نفر برای تصدی ریاست فدراسیون فوتبال باشیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

محمد حقگو - بودجه 1400 به یکی از گردنه های اصلی خود یعنی حذف ارز 4200 رسیده است. ارزی که شاید آن را بتوان میراث چند دهه سیاست سرکوب نرخ ارز در اقتصاد ایران دانست. همان سیاستی که با جلوگیری از افزایش تدریجی نرخ ارز در اقتصاد ایران، بارها موجب جهش و شوک ارزی به اقتصاد ایران شده و این مجال را برای برخی سیاستمداران فراهم کرده تا با ایست موقت به ضربان بازار ارز، ناکارآمدی خود را در بخش های پولی و مالی پنهان کنند . در این باره چندین گزارش در همین صفحه در خصوص تاثیر مخرب ارز 4200 در گرانی و از بین بردن سازو کارتولید دارو ، لاستیک، کره، روغن و ... نوشته ایم . با این حال، برخی محافل انتقاد خود را متوجه این تصمیم کرده اند. رئیس جمهور نیز در اظهاراتی قابل تامل، از تصمیم یک شبه ارز 4200 دفاع کرده و گفته است: «... بله عدهای بودند که ارز 4200 تومان را گرفتند و جنس نیاوردند این ها را ببرید محاکمه کنید، هر کاری میخواهید بکنید، هر چه قانون میگوید. هر که تخلف کرده با او برخورد کنید. وی با اشاره به این که در سال گذشته تعدادی از کالاها از جمله چای، برنج، شکر و لاستیک را از فهرست ارز 4200 تومانی خارج کردیم، گفت: طوری با آرامش این کار را کردیم که بعضیها خبر ندارند و اصلاً نفهمیدند.» روحانی در شرایطی این اظهارات را بیان کرده که در بودجه سال آینده، حداقل به طور شفاف، اثری از ارز 4200 نیست و معلوم نیست چه توجیهی برای این تناقض رفتار و گفتار دولت وجود دارد؟ به عبارتی دولت در قبال ارز 4200 در سال آینده، موضعی همراه با تردید داشته و در لایحه بودجه نیز امکان حذف ارز 4200 را پیش بینی کرده است. اگرچه کمیسیون تلفیق سعی کرده است، حذف ارز 4200 را قطعی کند و کار را به اما و اگر دولت نسپارد. در هر حال، فارغ از بازی های سیاسی، به نظر می رسد کنارگذاشتن این سیاست به یک اقدام ضروری برای اقتصاد ایران تبدیل شده است. چرایی این ادعا را در ادامه بررسی می کنیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


گفتوگوی خراسان با حسام محمودی، بازیگر اصلی سریال کمدی «باخانمان»
«مارمولک» تلویزیونی نمیخواهیم؛ بگذارید بیشتر شوخی کنیم
نویسنده: مائده کاشیان
مدتی پیش در همین صفحه درباره ترکیب گروه بازیگران سریال «باخانمان» ساخته برزو نیکنژاد نوشتیم و از آن به عنوان یک ترکیب خوب و متفاوت یاد کردیم. یکی از بازیگران این سریال که در آن حضور متفاوتی داشته، حسام محمودی است. او پس از ایفای نقش در مجموعههای غیرکمدی، اکنون سریال «باخانمان» را روی آنتن دارد و با گریم و نقش متفاوتی در تلویزیون دیده شده است. به همین بهانه گفتوگویی با این بازیگر داشتیم که در ادامه میخوانید.
اکرم انتصاری- ادبیات طنز پروندهای سترگ در تاریخ ادبیات کشورمان دارد؛ از سعدی شیرینسخن بگیرید تا عبید زاکانی و شاعران طنازی که اگر اسمشان باقی نیست، شعرشان در حافظه مردم ما ماندگار شدهاست. ناصر فیض از جمله شاعران طنزپرداز معاصر کشورمان است که آثار طنز محبوبی مانند «فیض بوک» و «املت دستهدار» را در کارنامه خود دارد. این شاعر طنزپرداز، داور چند فصل از برنامه پربیننده «قندپهلو» نیز، بودهاست. ویژهبرنامه «قند پهلو» در شب یلدای امسال روی آنتن رفت و به احتمال زیاد، فصل جدید آن اسفندماه پخش خواهد شد. با ناصر فیض که به دلیل کسوتش در عرصه شعر، در سال 1395 گواهینامه درجه یک هنری دریافت کرده است، درباره جایگاه و وظیفه ادبیات طنز، بهویژه در دوره کنونی، گفتوگو کردیم که در ادامه آن را خواهید خواند.
محمدی – حدود 5ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده اما فضا همچنان در حوزه سیاست داخلی سرد است. با این حال گعده ها و جلسات در میان احزاب و جناح های سیاسی داغ است و خبرهای متعددی از این فعالیت ها برای رسیدن به سازوکارهای مناسب انتخاب نامزد نهایی به گوش می رسد. بر همین اساس گفت وگویی داشتیم با سید مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب اصلاح طلب مردم سالاری و نماینده سابق مجلس که از فعالیت های اصلاح طلبان در این خصوص برایمان بگوید:
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد حساب کاربری ترامپ را برای همیشه مسدود کرده است. مسئولان توئیتر در بیانیهای گفتند پس از «بررسی دقیق» توئیت های اخیر این حساب کاربری و به دلیل «خطر تحریک بیشتر به خشونت» این تصمیم را گرفتهاند. توئیتر همواره رسانه اجتماعی مورد علاقه دونالد ترامپ بوده و او در طول دوران چهار ساله ریاست جمهوریاش، بسیاری از تصمیمات و مواضع مهم سیاسی خود را در این شبکه اعلام کرده بود. حساب کاربری او (با شناسه realDonaldTrump) در زمان بسته شدن نزدیک به ۸۹ میلیون دنبال کننده داشت. فیسبوک هم روز جمعه گفته بود دست کم تا پایان مراسم تحلیف ریاست جمهوری آمریکا و انتقال قدرت به جو بایدن، حساب کاربری دونالد ترامپ در فیسبوک و اینستاگرام را بسته نگه خواهد داشت. چند شبکه اجتماعی دیگر از جمله یوتیوب هم از تصمیمات مشابهی درباره حسابهای کاربری رئیس جمهوری آمریکا خبر دادهاند. توئیتر در حالی این تصمیم را گرفته که روز چهارشنبه به دنبال هجوم شماری از شورشیان طرفدار ترامپ به ساختمان کنگره، حساب کاربری رئیس جمهوری آمریکا را برای ۱۲ ساعت تعلیق کرده بود. با این حال دونالد ترامپ با استفاده از حساب کاربری ریاست جمهوری آمریکا (POTUS) در توئیتر به اقدام این شبکه اجتماعی واکنش نشان داد. رئیس جمهور آمریکا در چند توئیت شرکت توئیتر را متهم کرده است که با «دموکراتها و افراطی های چپ گرا» در صدد «ساکت» کردن او هستند. دونالد ترامپ به طور ضمنی گفته است که شبکه اجتماعی مختص به خود را راه اندازی می کند. با این حال ساعتی بعد توئیتر مانع استفاده از حساب کاربری ریاست جمهوری آمریکا شد و این توئیت ها حذف شدند. دونالد ترامپ جونیور پسر دونالد ترامپ در واکنش به بسته شدن حساب توئیتری پدرش نوشت: «ما در دوره (رمان) 1984 جورج اورول زندگی می کنیم . آزادی بیان دیگر در آمریکا وجود ندارد و با وجود غول های فناوری آزادی بیان مرد و آن چه از آن باقی مانده تنها برای افراد منتخب است. این جنون مطلق است.» رئیس جمهور آمریکا به دلیل نقض مکرر قوانین توئیتر از طریق توئیت هایی با محتواهای گمراهکننده قبلا نیز اخطار ویژه از شرکت توئیتر دریافت کرده بود. بر اساس این اخطار (فارغ از حوادث کنگره) در صورتی که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری شکست میخورد، حساب ویژه او در ماه ژانویه بسته میشد. گفته میشود ترامپ در چهار سال گذشته با بیش از ۸۸ میلیون فالوئر دو میلیارد دلار سود برای شرکت توئیتر داشته است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش میدانی خراسان از بازار ارز و طلای تهران
حسین بردبار- قیمت انواع سکه و ارز در تابلوهای صرافی های پایتخت دیروز به طرز کم سابقه ای روند نزولی به خود گرفته بود و هر سکه تمام بهار آزادی به آستانه 11 میلیون تومان و هر دلار نیز به کانال 24 هزار تومان کاهش یافت.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عاملان ۲ قتل مسلحانه در مشهد صحنه جنایت را بازسازی کردند
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ادعای جنجالی یک نماینده مجلس این است که «آی.کیو ایرانیها در مقایسه با چند دهه قبل پایین آمده و دلیل اصلیاش کاهش ذخیره ژنتیکی ایرانیان به دلیل خودداری نخبگان از ازدواج و فرزندآوری و مهاجرت است»؛ این یعنی وراثتیبودن ضریب هوشی قطعی است و اتفاقاتی از جمله مهاجرت نخبگان، مجرد ماندن آنها و تکفرزندی و صفرفرزندیماندن این خانوادهها به کاهش میانگین ضریب آی.کیو در کشور منجر شده است؛ اما پروفسور «علی کرمی» متخصص بیوتکنولوژی پزشکی در گفتوگو با خراسان چنین برداشت و استدلالی را نادرست میداند.
«فاطمه محمدبیگی» پزشک عمومی و نماینده مجلس است. او در گفتوگویی درباره «بحران جمعیت و فرزندآوری» به موضوع تنزل آی.کیو در کشور هم اشاره کرده و گفته بود: «متاسفانه هماکنون پژوهشها نشان میدهد که ما با کاهش IQ روبهرو هستیم. قبلاً ضریب هوشی ایرانیها 104 بود و ایران بین چهار-پنج کشور برجسته از نظر آی.کیو بود اما هماکنون متوسط آی.کیو ایرانیها حدود 84 است». او درباره دلایل این تنزل هم چنین گفته بود: «دلیلش این است که نخبگان و تحصیلکردگان ما عمدتاً ازدواج نکردهاند، دیر ازدواج کردند یا نهایتاً تکفرزند و دوفرزندی هستند؛ لذا ذخیره ژنتیکی ایرانیها در حال کاهش است». هرچند تماسهای متعدد روز گذشته ما با محمدبیگی برای دریافت مستندات او در اینباره بیپاسخ ماند، اما ردیابی ادعاهای او ما را به برخی پایگاههای رتبهبندی
پاسخ پروفسور کرمی به سوال دوم من هم این است: «نمیتوانیم به طور قطعی بگوییم که مهاجرت تعدادی از نخبگان باعث کاهش ذخایر ژنتیکی کشور میشود، چراکه در کنار این مهاجرتها، خیلی از نخبگان هم به کشور بازمیگردند و بنابراین ارزیابی دقیق این موضوع ممکن نیست. البته نکته مهمتر هم این است که هرچند انتقال هوش از طریق وراثت رد نشده اما در هیچکدام از تحقیقات جهانی نقش قطعی آن هم به اثبات نرسیده و حتی این موضوع تایید شده است که آموزش و محیط تاثیر قطعی در ارتقای ضریب هوشی دارد».
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.













.jpg)
